از روزی که پا به این دنیا گذاشت به ظاهر همه چیز تاریک بود. اما شعر مثل نور هدایتگری بود که خیلی زود مسیر ادامه زندگی را برایش روشن کرد...
1396/09/12
از روزی که پا به این دنیا گذاشت به ظاهر همه چیز تاریک بود. اما شعر مثل نور هدایتگری بود که خیلی زود مسیر ادامه زندگی را برایش روشن کرد. او هم در دل این روشنایی بیتبیت زندگیاش را با آثار برجسته شاعران کهن ایرانزمین گره زد تا با زبان شعر و ادبیات مسیر زندگی خیلیها را تغییر دهد. شاگردی در محضر استادان برجسته ادبی، همکاری با سازمانها و مراکز فرهنگی و هنری و تدریس شعر و ادبیات از «عباس اسلامی شرار» ادیب فرهیختهای ساخته و او هم هر آنچه از هنر وادبیات در چنته داشته در اختیار علاقهمندان به شعر و ادب فارسی قرار داده است. اهالی منطقه ادیب روشندل محله آشتیانی را سالهاست که با جلسات حافظخوانی و مثنویخوانیاش در سرای محله آشتیانی میشناسند. در این گزارش سری به یکی از جلسات شعر اسلامی شرار زدیم و در حاشیه کلاس آموزش گلستان سعدی گفتوگویی با این ادیب روشندل انجام دادیم.
روخوانی ازاشعار شاعران کهن
سالن همایشهای سرای محله آشتیانی به رسم تمام یکشنبههای سالهای اخیر میزبان جمعی از اهالی دوستدار شعر و ادب فارسی است. اگرچه حضور در این انجمن ادبی برای همه آزاد است اما سالمندان بیشتر از دیگران برای شرکت در این جلسات اشتیاق نشان میدهند. جلسات هفتگی تنها مختص حافظخوانی نیست؛ اینجا گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی و مثنویخوانی هم حسابی طرفدار دارد. چند هفتهای است که تدریس گلستان سعدی آغاز شده و مثل همیشه اسلامی شرار، شاعر و مدرس روشندلی که همه او را با نام «شرار» میشناسند مسئولیت کلاس را برعهده دارد. این جلسات تنها ویژه روخوانی اشعار شاعران برجسته ایران زمین نیست؛ هم اشعار حافظ، سعدی، مولانا و... خوانده و هم بررسی دقیق و پرسش و پاسخ درباره ابیات و مفاهیم شعر و نثر به جدیت پیگیری میشود. آغاز هر جلسه هم به رفع اشکال و سؤالات جا مانده از جلسه قبلی اختصاص دارد. «نوذر علیبخشی» یکی از قدیمیترین شرکتکنندگان کلاس با این سؤال از حکایت چهارم گلستان سعدی که در جلسه قبل تدریس شده است کلاس امروز را شروع میکند: «سعدی در حکایت چهارم گلستان میگوید: عاقبت گرگزاده گرگ شود/گرچه با آدمی بزرگ شود... در حالی که در همان حکایت و در بیت دیگری میگوید: سگ اصحاب کهف روزی چند/پی نیکان گرفت و مردم شد... یک جا از تغییرپذیری آدمها حرف میزند و جای دیگر هم این موضوع را نفی میکند. دلیل این تناقض چیست؟» اسلامی شرار در پاسخ میگوید: «گلستان سعدی یک نگاه اجتماعی به واقعیتهای جامعه است. بیت اول از زبان شاه و نظر او درباره انسانها و بیت دوم از زبان وزیر و نگاه او درباره انسانهاست. درحالی که سعدی در بوستان از مدینه فاضله و جهانی که آرزو و مطلوب خود اوست سخن میگوید.»
پرسش از مشتاقان و پاسخ از استاد
از همان حضور و غیاب کردن استاد در آغاز کلاس میشود فهمید برگزاری این جلسات برای اسلامی شرار و هم برای حاضران در جلسه مثل کلاسهای درس دانشگاه جدی است. پس از پرسش و پاسخهای متعدد درباره حکایت چهارم گلستان سعدی که موضوع هفته گذشته کلاس بود جلسه امروز آغاز میشود. ابتدا اسلامی شرار با لمس حروف بریل روی کتابش، حکایت ششم از گلستان سعدی را با صدای رسا و بیان دقیق اینطور برای حاضران در جلسه میخواند: «یکی را از ملوک عجم حکایت کنند که دست تطاول به مال رعیت دراز کرده بود و جور و اذیت آغاز کرده. تا به جایی که خلق از مکاید فعلش به جهان برفتند و از کربت جورش راه غربت گرفتند. چون رعیت کم شد، ارتفاع ولایت نقصان پذیرفت و خزانه تهی ماند و دشمنان زور آوردند. هر که فریادرس روز مصیبت خواهد/ گو در ایام سلامت به جوانمردی کوش/ بنده حلقه به گوش ار ننوازی برود /لطف کن لطف که بیگانه شود حلقه به گوش...» هر جای متن که نیاز به توضیح داشته باشد استاد چند دقیقهای مکث میکند و به سؤالات احتمالی حاضران در جلسه پاسخ میدهد. عدهای یادداشت برمیدارند و دیگران هم به دقت به توضیحات استاد گوش میدهند. یکی از اهداف اصلی این جلسات درست خواندن اشعار است. در نتیجه همان حکایتی که اسلامی اشرار برای جمع خوانده به چند بخش تقسیم میشود و هرکدام از علاقهمندان به گلستان سعدی بخشهایی از آن حکایت را یکبار دیگر به نوبت مرور میکنند.
همکلاسیهایم اعتراض میکردند
در پایان کلاس با عباس اسلامی شرار، مدرس 65 ساله روشندل جلسات شعرخوانی سرای محله آشتیانی گفتوگو میکنیم. شرار از کودکی به شعر و ادبیات فارسی علاقه زیادی داشت و ورود به این عرصه را مدیون تلاشهای معلم انشای دوران دبستانش در مدرسه ویژه نابینایان میداند. او میگوید: «در دوران دبستان معلمی داشتیم که از موضوع انشای تکراری و معمول در مدارس دیگر پرهیز میکرد. گاهی چند کلمه خاص به ما میداد تا با همان چند کلمه مطلبی بنویسیم و بیشتر هم گلستان سعدی را به ما آموزش میداد. از همانجا بود که به تدریج علاقهام به شعر و ادبیات فارسی بیشتر شد.» شرار چند سالی از دوران دبیرستان را هم در مدارس عادی تحصیل کرد و از آنجایی که همزمان در انجمنهای ادبی مطرح تهران حضور داشت همکلاسیهایش نخستین شاگردان او بودند. اسلامی شرار تحصیل در رشته ادبیات فارسی دانشگاه را نیمهکاره رها کرد تا با حضور مستمر در همان انجمنهای ادبی بیشتر از قبل با عشق و علاقهاش مأنوس شود.
او لبخندی میزند و میگوید: «از آن دانشجوهایی بودم که سؤالهای زیادی میپرسیدم. گاهی همکلاسیها اعتراض میکردند و همین بیعلاقگی آنها بود که باعث شد کلاسهای دانشگاه اقناعم نکند. اما همزمان در انجمنهای ادبی برجسته تهران زیر نظر استادانی از جمله ضیاءالدین سجادی، دکتر حسین بحرالعلومی، سید حسن سادات ناصری، مرحوم ریاضی یزدی، دانش بزرگنیا و... شاگردی میکردم تا بیشتر به علاقهام نزدیک شوم.»
نیم قرن آموزش شعر کهن فارسی
شرار که در تدریس آثار شعرای کهن فارسی و آثار ادبی شاعران معاصر هم یک استاد تمامعیار است سالهاست خود را وقف آموزش آن گنجینههای ادبی به اهالی منطقه کرده است. او از سال 1349 تا امروز انجمنهای ادبی بسیاری را نه تنها در تهران بلکه در شهرهای کاشان و گلپایگان تأسیس و اداره و خیلیها را هم با هدایتها و آموزشهایش وارد عرصه شعر و شاعری کرده است. او میگوید: «همیشه دلم میخواست دانستههایم را به دیگران هم منتقل کنم. خیلی زود به فکر تأسیس و راهاندازی انجمنهای ادبی مختلف افتادم. هیچوقت به این شیوه اداره انجمن که فقط چند نفری بیایند و شعری بخوانند اعتقاد نداشتم. به همین دلیل در تمام انجمنهای ادبی که تأسیس یا اداره کردهام تدریس و آموزش مهمترین بخش جلسه بود. چون به عقیده من کار در حوزه ادبیات و شعر فارسی یک کار جدی است.» او از تأثیر این جلسات و انجمنهای شعری میگوید: «در وهله اول این کلاسها باعث میشود خودم برای تدریس بیشتر مطالعه کنم. از طرفی افراد زیادی هم با حضور در این جلسات از مرحله مبتدی به چاپ مجموعههای شعری و حتی اداره انجمنهای ادبی رسیدهاند که همین موضوع برای ادامه فعالیت به من انگیزه بیشتری میدهد.»
درک شعر با ریتم موسیقی
با وجود نیم قرن فعالیت در حوزه ادبیات و شعر فارسی هنوز هیچ مجموعه شعری از اسلامی شرار به چاپ نرسیده است. هرچند حاصل یک عمر فعالیت ادبی او شعرهای فراوانی در قالبهای مختلف شعری از غزل و قصیده و حتی شعر سپید، نیمایی و... است اما خودش سختگیری بیش از اندازه را عامل اصلی منتشر نشدن اشعارش میداند. او میگوید: «سالها تدریس ادبیات و اشعار اصیل و پرمایه شعرای بزرگ باعث شده در مورد شعرهایم سختگیر شوم. حتی بارها پیش آمده که برخی از اشعار 20 سال پیش را که حالا تاریخ مصرفشان گذشته یا خودم به آنها انتقاد دارم دور انداختهام. اما با وجود اصرار خانواده و دوستان قرار است بهزودی مجموعه شعرم را چاپ و منتشر کنم.» سختگیری و البته علاقه شرار به اشعار سنتی پای او را به کلاسهای یادگیری موسیقی اصیل ایرانی هم باز کرده است. تا جایی که مدرس روشندل ادبیات منطقه به دستگاههای موسیقی اصیل ایرانی هم تسلط کامل دارد. خودش میگوید: «شعر اصیل ایرانی پیوند عمیقی با دستگاههای موسیقی سنتی دارد. به همین دلیل سراغ یادگیری دستگاههای موسیقی سنتی رفتم. چون در درک بهتر اشعار اصیل کاربرد دارد.»
رسم دیرین یک خانواده هنرمند
اسلامی شرار 3فرزند دارد. یک دختر و یک پسر روشندل او هم با شعر و ادبیات فارسی پیوند عمیق دارند. اصلاً انگار ادبیات و موسیقی جزء جدانشدنی جمع خانوادگی آنهاست. دخترش «نرگس» دکترای ادبیات فارسی دارد و مدیر کتابخانه گویا و بریل فرهنگسرای خاوران است. پسرش «هاتف» هم بهعنوان آهنگساز، نوازنده و خواننده در زمینه موسیقی سنتی فعالیت میکند و این روزها مشغول کارهای نهایی انتشار دومین آلبوم رسمیاش است. استاد روشندل و خوشاخلاق شعر و ادبیات فارسی منطقه میگوید: «فرزندانم خودشان با علاقه این راه را انتخاب کردهاند. چون از زمان کودکی آنها، شعر و ادبیات در خانواده ما ریشه داشته است. با این وجود هیچوقت آنها را مجبور به انتخاب این عرصهها نکردم. در خانواده ما یک دورهمی قدیمی خانوادگی وجود دارد و هر 2هفته دوستان و بستگانی که علاقه به ادبیات و شعر فارسی داریم دورهم جمع میشویم. سعدی و حافظخوانی هم پای ثابت این دورهمی است. حتی بچهها و جوانترها هم مشارکت میکنند. برخی که ذوق شعری دارند از اشعار جدید خودشان میخوانند. به اعتقاد من چنین رسمهایی شعر و ادبیات را بین خانوادهها زنده نگه میدارد و آن را به نسلهای بعدی هم منتقل میکند.»
نوذر علی بخشی
علاقهام به شعر چند برابر شده
در تمام این 5 سالی که از کلاسهای استاد شرار استفاده میکنم علاقهام به شعر و ادبیات و بهویژه مضامین عرفانی در اشعار مولانا و حافظ و نیز پندها و حکایات گلستان سعدی چند برابر شده است. باید بگویم جدا از اطلاعات و تسلطی که آقای شرار به ادبیات فارسی دارد وقتشناسی و مسئولیت پذیریاش است که بیش از هرچیزی مرا به همنشینی با او علاقهمند کرده است. همیشه اول از همه در کلاس حاضر است و تا رفع آخرین ابهام و پاسخ به آخرین سؤالات در کلاس حضور دارد.
نادر دقیقی
به آرزویم رسیدهام
هرکسی بهرهای از کلاس استاد شرار میبرد. از آنجایی که او فقط به شعرخواندن اکتفا نمیکند و بیشتر وقتش را به انتقال مفاهیم و مضامین شعری و تشخیص شعر خوب و پرمایه اختصاص میدهد برای کسانی که ذوق و قریحه شعری هم دارند مفید است. من همیشه به سرودن شعر آیینی علاقه داشتم و خدا را شکر، دوستی 10 ساله با استاد شرار مرا به آرزویم رسانده است.
سونیا دانشور
ادبیات جزء جداییناپذیر خانواده ما شد
آشنایی با استاد شرار و حضور در این کلاسهای پربار تأثیر زیادی روی سبک زندگی همه ما داشته است. میتوانم بگویم شعر و ادبیات فارسی با راهنماییهای استاد جزء جداییناپذیر زندگی ما شده است. حالا در مهمانیها و جمعهای خانوادگیمان درباره ادبیات و شعر شاعران کهن فارسی گفتوگو میکنیم، شعر میخوانیم و همسر و فرزندانم هم به شعر و ادبیات علاقهمند شدهاند.
اعظم شفقی
دانشآموزانم به شعر علاقهمند شدهاند
سالهاست که در مدارس ادبیات فارسی تدریس میکنم. علاقه زیادی به اشعار حافظ داشتم و همیشه دنبال انجمن یا کلاسی بودم که بتوانم معلوماتم را درباره اشعار حافظ بیشتر کنم. آشنایی با استاد شرار نقطه عطفی بود که باعث شد مطالبی که در این جلسات یاد میگیرم در اختیار دانشآموزان هم قرار دهم که اینطوری آنها هم به شعر علاقهمندتر شدهاند.
عباس اسلامی شرار
ادیب روشندل محله آشتیانی است که هرچه از هنر و ادبیات در چنته دارد در اختیار هم محله ای های علاقه مند به شعر و ادب فارسی قرار می دهد.